قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 1376
قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 فصل اول – روابط موجر و مستاجر ماده 1- از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاری، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههای دانشجویی و ساختمانهای دولتی و نظایر آن که با قرار داد رسمی یا عادی منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستأجر خواهد بود ماده 2- قرار دادهای عادی اجاره باید با قید مدت اجاره در دو نسخه تنظیم شود و به امضای موجر و مستأجر برسد و به وسیله دو نفر افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شهود گواهی گردد ماد 3- پس از انقضای مدت اجاره بنا به تقاضای موجر یا قایم مقام قانونی وی تخلیه عین مستأجره در اجاره با سند رسمی توسط دوایر اجرای ثبت ظرف یک هفته و در اجاره با سند عادی ظرف یک هفته پس از تقدیم تقاضای تخلیه به دستور مقام قضایی در مرجع قضایی توسط ضابطین قوه قضاییه انجام خواهد گرفت ماده 4- در صورتی که موجر مبلغی بعنوان ودیعه یا تضمین یا قرض الحسنه و یا سند تعهد آور و مشابه آن از مستأجر دریافت کرده باشد تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر موکول به استرداد سند یا وجه مذکور به مستأجر و یا سپردن آن به دایره اجراست. چنانچه موجر مدعی ورود خسارت به عین مستأجره از ناحیه مستأجر و یا عدم پرداخت مال الاجاره یا بدهی بابت قبوض تلفن، آب، برق و گاز مصرفی بوده و متقاضی جبران خسارات وارده و یا پرداخت بدهی های فوق از محل وجوه یادشده باشد موظف است همزمان با تودیع وجه یا سند، گواهی دفتر شعبه دادگاه صالح را مبنی بر تسلیم دادخواست مطالبه ضرر و زیان به میزان مورد ادعا به دایره اجرا تحویل نماید در این صورت دایره اجرا از تسلیم وجه و یا سند به مستأجر به همان میزان خودداری و پس از صدور رأی دادگاه و کسر مطالبات موجر اقدام به رد آن به مستأجر خواهد کرد ماده 5- چنانچه مستأجر در مورد مفاد قرار داد ارایه شده از سوی موجر مدعی هرگونه حقی باشد ضمن اجرای دستور تخلیه شکایت خود را به دادگاه صالح تقدیم و پس از اثبات حق مورد ادعا و نیز جبران خسارات وارده حکم مقتضی صادر می شود فصل دوم – سر قفلی ماده 6- هرگاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار نماید می تواند مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستأجر دریافت نماید. همچنین مستأجر می تواند در اثناء مدت اجاره برای واگذاری حق خود مبلغی را از موجر یا مستأجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر آنکه در ضمن عقد اجاره حق انتقال به غیر از وی سلب شده باشد تبصره 1- چنانچه مالک سرقفلی نگرفته باشد و مستأجر با دریافت سرقفلی ملک را به دیگری واگذار نماید پس از پایان مدت اجاره مستأجر اخیر حق مطالبه سرقفلی از مالک را ندارد تبصره 2- در صورتیکه موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستأجر منتقل نماید، هنگام تخلیه مستأجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را دارد ماده 7- هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود، تا زمانیکه عین مستأجره در تصرف مستأجر باشد مالک حق افزایش اجاره بها و تخلیه عین مستأجره را نداشته باشد و متعهد شود که هر ساله عین مستأجره را به همان مبلغ به او واگذار نماید در این صورت مستأجر می تواند از موجر و یا مستأجر دیگر مبلغی بعنوان سرقفلی برای اسقاط حقوق خود دریافت نماید ماده 8- هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود که مالک عین مستأجره را به غیر مستأجر اجاره ندهد و هر ساله آن را به اجاره متعارف به مستأجر متصرف واگذار نماید، مستأجر می تواند برای اسقاط حق خود و یا تخلیه محل مبلغی را به عنوان سرقفلی مطالبه و دریافت نماید ماده 9- چنانچه مدت اجاره به پایان برسد یا مستأجر سرقفلی به مالک نپرداخته باشد و یا این که مستأجر کلیه حقوق ضمن عقد را استیفاء کرده باشد هنگام تخلیه عین مستأجره حق دریافت سرقفلی نخواهد داشت ماده 10- در مواردی که طبق این قانون دریافت سرقفلی مجاز می باشد هرگاه بین طرفین نسبت به میزان آن توافق حاصل نشود با نظر دادگاه تعیین خواهد شد تبصره – مطالبه هرگونه وجهی خارج از مقررات فوق در روابط استیجاری ممنوع می باشد ماده 11- اماکنی که قبل از تصویب این قانون به اجاره داده شده از شمول این قانون مستثنی و حسب مورد مشمول مقررات حاکم بر آن خواهند بود ماه 12- آئین نامه اجرائی این قانون ظرف مدت سه ماه توسط وزارتخانه های دادگستری و مسکن و شهر سازی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید ماده 13- کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون لغو می شود. قانون فوق مشتمل بر دو فصل و سیزده ماده و سه تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ بیست و ششم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و شش مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 29/5/1376 به تایید شورای نگهبان رسیده استرئیس مجلس شورای اسلامی - علی اکبر ناطق نوری آئین نامه اجرائی قانون روابط موجر و مستاجر شماره 69145/ت 19845ه 17/3/1378 وزارت مسکن وشهرسازی -وزارت دادگستری هیات وزیران درجلسه مورخ 19/2/1378بنابه پیشنهادشماره 05/110/932مورخ 28/2/1377وزارتخانه های مسکن وشهرسازی ودادگستری وبه استنادماده (12)قانون روابط موجرومستاجر-مصوب 26/5/1376- آیین نامه اجرایی قانون یادشده رابه شرح زیرتصویب نمود: ماده 1-منظور ازواژه قانون در این آیین نامه قانون روابط موجرو مستاجرمصوب 26/5/1376-می باشد ماده 2-موارد زیر مشمول مقررات قانون نمی باشد: 1-روابط استیجاری قبل از اجرای قانون 2-روابط ناشی ازانتقال حقوقی قانونی مستاجرجدید بااجراه موجر در صورتیکه قرارداد اجاره قبل از لازم الاجرا شدن قانون باشد 3-روابط ناشی ازصلح منافع یا هرعنوان دیگرونیزتصرفات برحسب تراضی شفاهی با موجربه عنوان اجاره 4-مواردتخلیه اماکن استیجاری قبل از انقضای مدت مندرج در قرارداد 5-در صورتی که سند عادی اجاره بر طبق ضوابط مقرر در ماده (2) قانون تنظیم نشده باشد تبصره -رابطه استیجاری در اماکنی که ابتدائا از تاریخ لازم الاجراشدن قانون به اجاره واگذارشده یا می شودیا پس ازتاریخ یادشده توسط طرفهای قرارداداجاره تمدیدمی گردد،مشمول مقررات قانون مورداشاره خواهد بود ماده 3-رسیدگی به درخواست تخلیه درموردسندعادی موضوع ماده (2) قانون بدون تقدیم دادخواست و با ابطال تمبر مربوط به دعاوی غیرمالی وبدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی به عمل خواهدآمد ماده 4-رییس حوزه قضایی یا دادگاه مرجوع الیه با احراز مالکیت یا ذی نفع بودن موجرحسب موردمبادرت به صدور دستورتخلیه خواهد نمود ماده 5-ابلاغ اوراق قضایی و یا اوراق اجراییه به مستاجردرمحل عین مستاجره وبه موجردرمحل مندرج درقرارداد صورت می گیرد،مگراینکه طرفین ترتیب دیگری رامقررنموده باشند ماده 6- اجرای دستورتخلیه صادره توسط مقام قضایی نیازبه صدور اجراییه نداردوتوسط مامور،ابلاغ و اجرامی گرددمامور مکلف است آن را ظرف (24)ساعت به شخص مستاجرابلاغ ودرنسخه ثانی رسیددریافت کند و درصورت امتناع مستاجرازدادن رسید،مراتب را در ابلاغ نامه قید و ظرف (3)روزنسبت به اجرای مفاددستوراقدام نماید ماده 7-چنانچه مستاجردرمحل حضورنداشته باشد،مفاددستورتخلیه به یکی ازبستگان یاخادمان وی که سن ظاهری وی برای تمییزاهمیت موضوع کافی باشد،ابلاغ می شود ماده 8-هرگاه اشخاص مذکور در ماده قبل درمحل حضورنداشته باشندیااز دادن رسیدامتناع ورزند، مامور مراتب رادراعلامیه ای قید و به محل الصاق می نماید تبصره -در اعلامیه مراتب مراجعه مامور و استنکاف اشخاص و یا عدم حضور آنان و نیز مفاد دستور مقام قضایی درج شده و همچنین این مطلب قید خواهدشدکه چنانچه ظرف (3)روز مستاجراقدام به تخلیه محل و تحویل آن به موجر یا نماینده قانونی وی و یا دفتر دادگاه ننماید، امر تخلیه در روز و ساعت معین توسط ماموراجرا انجام می پذیرد ماده 9-درمورداسنادرسمی اجاره ، درخواست صدور اجراییه جهت تخلیه مورداجاره از دفترخانه تنظیم کننده سند به عمل خواهدآمد ماده 10-درخواست نامه برای اسناد عادی اجاره درفرم مخصوص تنظیم می شود و شامل نکات زیرخواهدبود: الف -نام و نام خانوادگی و نام پدر و محل اقامت موجر یا نماینده قانونی و یا قایم مقام وی ، ب-نام و نام خانوادگی و محل اقامت مستاجر یا قایم مقام قانونی وی ، پ-مشخصات عین مستاجره ، ت-مشخصات و تاریخ سند اجاره تبصره 1-تصویر مصدق قرارداد باید پیوست درخواست نامه یاد شده باشد تبصره 2-درصورت فوت موجریا مستاجر، وراث آنها و در صورت انتقال عین از ید موجر و یا منافع از ید مستاجر ، ایادی منتقل الیهم و در صورت حجر موجر یا مستاجر،نماینده قانونی آنها، قایم مقام قانونی آنان می باشند ماده 11-سردفتر پس از احراز هویت و صلاحیت درخواست کننده ،اوراق اجراییه را ظرف (24)ساعت در(3)نسخه با قیدتخلیه محل عین مستاجره موضوع سند تهیه و به مهر ویژه اجرا منقوش و جهت اقدام به دایره اجرای اسناد رسمی ثبت محل ارسال می نماید ماده 12-اجرای ثبت موظف است با وصول اوراق اجراییه ازدفترخانه ظرف حداکثر(24)ساعت نسبت به تشکیل پرونده و صدور دستورابلاغ و تخلیه به ماموراقدام نموده و مامورمکلف است ظرف (48)ساعت توراق اجراییه را ابلاغ و طبق قسمت اخیرماده (6)ومواد(7)و(8)این آیین نامه عمل نماید ماده 13-چنانچه در زمان اجرای دستورتخلیه مراجع قضایی و دوایر اجرای ثبت ،به علت وقوع حوادث غیرمترقبه ،مستاجرقادر به تخلیه مورداجاره نباشدواستمهال نماید،مراتب درخواست وی توسط ماموراجرابه مقام قضایی دستوردهنده گزارش می شود.مقام قضایی صالح مربوط می تواند با استمهال مستاجربرای یک نوبت به مدت حداکثر یک ماه موافقت کند ماده 14-دفاتراسنادرسمی علاوه بررعایت شرایط عمومی تنظیم اسناد اجاره مکلفند در سند اجاره اماکن باکاربری تجاری واماکنی که بارعایت قوانین ومقررات مربوط به منظوراستفاده تجاری واگذار می شوند، تصریح کنندکه عقداجاره با سرقفلی یابدون سرقفلی واقع شده است و درقراردادهای عادی اجاره نیز،طرفین مکلفندسنداجاره را با قید همین مطلب تنظیم نمایند ماده 15-اجرای مقررات ماده (7)قانون ،ناظر به مواردی است که در عقد اجاره شرط شده باشدکه موجر هر ساله مکلف به تمدیدمدت اجاره بدون افزایش اجاره بهامی باشد ماده 16-مستاجر اماکن تجاری در مدت اجاره ،چنانچه حق انتقال به غیر او سلب نشده باشد،می تواندبااخذمبلغی به عنوان سرقفلی ،مورداجاره رابرای همان شغل وبارعایت سایرشرایط مندرج دراجاره نامه به دیگری منتقل نماید ماده 17-در غیر از موارد مذکور در ماده (4)قانون ،چنانچه مستاجر مدعی حقی باشد می تواندطبق مقررات از دادگاه عمومی محل وقوع ملک درخواست احقاق حق کنداین امرمانع اجرای دستورتخلیه نمی باشد، فقط دادگاه پس از ثبوت ادعا،به تامین حقوق مستاجر و جبران خسارت او حکم می نماید دراین خصوص مستاجرمی تواندتامین حقوق خودراازدادگاه درخواست نموده ودادگاه مکلف است نسبت به آن تصمیم مقتضی اتخاذ نماید ماده 18-درصورتی که دستور تخلیه مورداجاره صادرشود و مستاجر نسبت به اصالت قراردادمستند دستور ، شکایتی داشته ویامدعی تمدیدقرارداد اجاره باشد،شکایت خودرابه دادگاه عمومی محل وقوع ملک تقدیم می نمایداعلام شکایت مانع اجرای دستور تخلیه نمی باشد ، مگر اینکه دادگاه رسیدگی کننده ،شکایت مستاجررامدلل بداند،دراین صورت پس از اخذ تامین متناسب باضرروزیان احتمالی موجر، قرار توقیف عملیات اجرایی تخلیه را صادر خواهد نمود ماده 19-چنانچه شکایت مستاجر مورد اشاره در ماده قبل به موجب حکم نهایی رد شود ، موجرحق داردخسارتی راکه ازتوقیف اجرای دستورتخلیه به بوواردشده است برطبق قوانین ومقررات مطالبه کند ماده 20-چنانچه موجرمبلغی به عنوان ودیعه یا تضمین یا قرض الحسنه و یا سند تعهدآور و مشابه آن از مستاجردریافت کرده و درسنداجاره (عادی ویارسمی )درج شده باشدیاتوسط خودموجرعنوان شود،دراین صورت تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر موکول به استردادسند یا وجه یاد شده به مستاجر و ارایه رسید آن به ضمیمه درخواست تخلیه به مرجع قضایی ویا ارایه آن به دایره اجرای ثبت و یا سپردن آن برحسب مورد به دایره اجرای ثبت می باشد تبصره -در صورتی که ودیعه یا تضمین یا قرض الحسنه و یا سند تعهدآور و مشابه آن در سند اجاره (عادی و یا رسمی ) ذکر نشده باشد و توسط موجر نیز هنگام درخواست و تقاضای تخلیه مطرح نشود و مستاجر از این جهت مدعی حقی شود ، می تواند طبق ماده (5)قانون اقدام به احقاق حق خود نماید معاون اول رئیس جمهور-حسن حبیبی اصلاحيه آئين نامه اجرائي قانون روابط موجر و مستاجر شماره 11445/ت 23002 هـ 24/3/1379 وزارت مسكن و شهرسازي ـ وزارت دادگستري هيات وزيران در جلسه مورخ 18/3/1379 با توجه به نظر رييس محترم مجلس شوراي اسلامي (موضوع نامه شماره 2629هـ /ب مورخ 27/2/1379) تصويب نمود: موارد (15)و(16) آيين نامه اجرايي قانون روابط موجر و مستاجر (موضوع تصويب نامه شماره 69145/ت 19845هـ مورخ 17/3/1378) به شرح زير اصلاح مي شود: ماده (15) آيين نامه ياد شده حذف و ماده (16) به عنوان ماده (15) تغيير و به شرح زير اصلاح مي گردد و شماره مواد بعدي به همين ترتيب تغيير مي يابد ماده 15 ـ مستاجر اماكن تجاري در مدت اجازه چنانچه حق انتقال به غير از او سلب نشده باشد مي تواند با اخذ مبلغي به عنوان سرقفلي مورد اجاره را براي همان شغل و در صورتي كه منع قانوني وجود نداشته باشد و با قرارداد اجاره منافات نداشته باشد براي مشاغل ديگر با رعايت ساير شرايط مندرج در اجاره نامه به ديگري منتقل نمايد معاون اول رييس جمهور ـ حسن حبيبي قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1362 فصل اول - کلیات ماده 1 - اماکنی که برای سکنی با تراضی با موجر به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره به تصرف متصرف داده شده یا بشود اعم از این که سند رسمی یا سند عادی تنظیم شده یا نشده باشد مشمول مقررات این قانون است ماده 2 - موارد زیر مشمول این قانون نمی باشد الف - تصرف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات رهنی ب - خانه های سازمانی و سایر محلهای مسکونی که از طرف وزارتخانه ها و موسسات دولتی و وابسته به دولت یا اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی به مناسبت شغل در اختیار و استفاده کارکنان آنها قرار می گیرد. این موارد تابع قوانین خاص خود یا طبق قرارداد فیمابین است فصل دوم - اجاره بها ماده 3 - اجاره بهای هر محل همان است که در اجاره نامه قید شده و اگر اجاره نامه ای نباشد به مقداری است که بین طرفین مقرر یا عملی شده است و در صورتی که مقدار آن احراز نشود، دادگاه طبق موازین قضایی نسبت به تعیین مقدار مال الاجاره اقدام خواهد کرد تبصره - در موارد بطلان اجاره و استیفای مستاجر از مورد اجاره ، موجر مستحق دریافت اجرت المثل می باشد ماده 4 - مستاجر باید در موعد تعیین شده اجاره بها را بپردازد و در صورت امتناع از پرداخت تمام اجاره بها به موجر یا نماینده قانونی او تا ده روز بعد از آخر هر ماه یا هر موعد تعیین شده دیگر موجر می تواند با رعایت این قانون در صورتی که اجاره نامه رسمی داشته باشد به دفتر خانه تنظیم کننده سند مراجعه نماید دفترخانه موظف است در تاریخ وصول تقاضا، اخطاریه ای به مستاجر ارسال و از تاریخ ابلاغ اگر تا ده روز بدهی خود را نپردازد یا رضایت موجر را فراهم نسازد مدارک را برای صدور اجرائیه جهت وصول اجور معوقه به ثبت محل ارسال نماید در صورتی که مستاجر دلیل موجهی بر عدم پرداخت به دادگاه صالح ارائه کند دادگاه عملیات اجرایی را متوقف و اجرائیه را ابطال می نماید و در صورت اثبات استنکاف مستاجر از پرداخت اجاره بها موجر می تواند تقاضای وصول اجاره بهای معوقه بنماید فصل سوم - در اجاره نامه ماده 5 - دفاتر اسناد رسمی مکلفند علاوه بر نکاتی که به موجب قوانین و مقررات باید رعایت شود نکات زیر را در اجاره نامه تصریح کنند: 1 - اقامتگاه موجر به طور کامل و مشخص 2 - نشانی کامل مورد اجاره و قید این که از لحاظ رابطه اجاره این محل اقامتگاه قانونی مستاجر می باشد مگر این که طرفین به ترتیب دیگری تراضی نموده باشند 3 - عین مستاجره در تصرف کدام یک از طرفین می باشد و در صورتی که در تصرف مستاجر نباشد تحویل آن در چه مدت و یا با چه شرایطی صورت خواهد گرفت 4 - تعیین اجاره بها و نحوه پرداخت و مهلت نهایی پرداخت هر قسط 5 - تصریح به آنکه مستاجر حق انتقال به غیر را کلا یا جز یا به نحو اشاعه دارد یا ندارد 6 - تعهد مستاجر به تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر پس از انقضا مدت اجاره یا تجدید اجاره با تراضی 7 - حق فسخ موجر در صورت تخلف مستاجر از پرداخت اجاره بها در موعد مقرر یا سایر شروط اجاره نامه تبصره - موجر و مستاجر می توانند برای یکی از طرفین عقد اجاره یا هر دو حق فسخ شرط کنند فصل چهارم - موارد فسخ ماده 6 - در موارد زیر مستاجر می تواند اجاره را فسخ نماید: 1 - در صورتی که عین مستاجره با اوصافی که در اجاره نامه قید شده منطبق نباشد (با رعایت ماده 415 قانونی مدنی ) 2 - در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستاجر تحقق یابد 3 - هر گاه مورد اجاره کلا یا جز در معرض خرابی واقع شود به نحوی که موجب نقض انتفاع گردد و قابل تعمیر نباشد ماده 7 - هر گاه مستاجر به علت انقضا مدت اجاره یا در موارد فسخ اجاره مورد اجاره را تخلیه کند و موجر از تحویل گرفتن آن امتناع کند مستاجر می تواند به دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره را تامین دلیل نماید و کلید آنرا به دفتر دادگاه تسلیم کند.از این تاریخ موجر حق مطالبه اجاره بها را نسبت به آینده ندارد و دفتر دادگاه ظرف 24 ساعت به موجر یا نماینده قانونی او اخطار می کند که برای تحویل گرفتن مورد اجاره و دریافت کلید حاضر شود ماده 8 - موجر می تواند در موارد زیر اجاره را فسخ و حکم تخلیه را از دادگاه درخواست کند. الف - در موردی که مستاجر با سلب حق انتقال به غیر مورد اجاره را کلا یا جز به هر صورتی که باشد به غیر واگذار نموده و یا عملا از طریق وکالت و یا نمایندگی و غیره در اختیار و استفاده دیگری جز اشخاص تحت الکفاله قانونی خود قرار داده باشد ب - در صورتی که در اجاره نامه حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شده باشد ج - در صورتی که از مورد اجاره بر خلاف منظور و جهتی که در قرارداد اجاره قید شده استفاده گردد د - در صورتی که مستاجر با تعهد به پرداخت اجاره بها در مهلت مقرر از آن شرط تخلف نماید تبصره 1 - در صورتی که عین مستاجره برای مقصودی غیر از کسب یا پیشه و یا تجارت به اجاره داده شود از هر حیث تابع مقررات مربوط به اجاره محل سکنی است تبصره 2 - اگر مستاجر مورد اجاره را مرکز فساد قرار داده باشد به محض ثبوت آن در دادگاه به درخواست موجر مورد اجاره را تخلیه و در اختیار موجر قرار می دهد ماده 9 - در مواردی که دادگاه تخلیه ملک مورد اجاره را به لحاظ کمبود مسکن موجب عسر و حرج مستاجر بداند و معارض با عسر و حرج موجر نباشد، می تواند مهلتی برای مستاجر قرار بدهد تبصره - شورای عالی قضایی مکلف است در اولین فرصت دادگاههای ویژه ای را تشکیل داده و کلیه احکام تخلیه که از طرف دادگاهها یا اداره ثبت صادر گردیده و هنوز اجرا نشده است مورد تجدید نظر قرار دهند چنانچه تخلیه منزل مستلزم عسر و حرج برای مستاجر باشد آن حکم را متوقف سازد فصل پنجم - تعمیرات ماده 10 - تعمیرات کلی و اساسی مورد اجاره که مربوط به اصل بنا یا تاسیسات عمده منصوبه در آن از قبیل دستگاههای حرارت مرکزی و تهویه و آسانسور باشد، به عهده موجر است و تعمیرات جزیی و همچنین تزیین و تعمیری که مربوط به استفاده بهتر از مورد اجاره باشد با مستاجر خواهد بود. مگر آنکه در قرارداد به صورت دیگری شرط شده باشد ماده 11 - رسیدگی به اختلاف بین موجر و مستاجر راجع به تعمیرات با دادگاه است در صورتی که موجر تعمیرات مورد حکم دادگاه را در مهلتی که از طرف دادگاه تعیین می شود انجام ندهد، مستاجر می تواند حق فسخ خود را اعمال کند یا دادگاه به مستاجر اجازه دهد که تعمیرات مزبور را به قدر متعارف با نظارت دائره اجرا انجام بدهد ماده 12 - هر گاه مستاجر مالک را از انجام تعمیرات ضروری مانع شود دادگاه مستاجر را به رفع ممانعت ملزم و مهلت مناسب برای انجام تعمیرات تعیین می نماید تبصره - رسیدگی به دعاوی مذکور در مواد 11 و 12 خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات دادرسی صورت خواهد گرفت و حکم دادگاه قطعی است ماده 13 - اقامه دعوی تخلیه از طرف موجر مانع قبول و رسیدگی به دعوی تعمیرات نیست و در صورتی که دادگاه مورد را از موارد تخلیه نداند و آنرا رد کند به دعوی تعمیرات رسیدگی و حکم خواهد داد ماده 14 - نظر به مشکلات مسکن در شهرها و ضرورت تثبیت اجاره بها برای مدت پنج سال به وزارت مسکن و شهرسازی اجازه داده می شود 2 ماه پس از تصویب این قانون بر اساس آیین نامه ای که توسط وزارتین دادگستری و مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب هیات دولت برسد اجاره بهای واحدهای مسکونی را با توجه به سطح زیربنا و کیفیت ساختمان و نوع بنا و مقتضیات محلی و منطقه ای تعیین و اعلام نمایند تبصره 1 - شهرهای بزرگ مذکور در این ماده عبارتند از کلیه مراکز استانها به انضمام قزوین ، کرج ، اردبیل ، دزفول ، آبادان ، نیشابور، بابل ، گرگان ، قم تبصره 2 - چنانچه موجر بیش از قیمت اعلام شده از مستاجر وجهی اضافی دریافت دارد به درخواست مستاجر و به حکم دادگاه به پرداخت مبلغ اضافی به نفع مستاجر محکوم می گردد تبصره 3 - اگر مالک از اجاره دادن مستغل معداجاره بدون عذر موجه امتناع نماید بنا به ضرورت تا مدت پنج سال به حاکم شرع هر محل اجازه داده می شود به قائم مقامی مالک نسبت به اجاره دادن محلهای مسکونی خالی اقدام و اجاره بهای دریافتی را به حساب مالک واریز نمایند ماده 15 - از تاریخ تصویب این قانون اجاره محلهایی که برای سکونت واگذار می شود تاریخ مقررات قانون مدنی و این قانون و شرایط مقرر بین طرفین می باشد قانون فوق مشتمل بر پانزده ماده و نه تبصره در جلسه روز سه شنبه سیزدهم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و شصت و دو مجلس شورای اسلامی تصویب و به تایید شورای نگهبان رسیده است رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی قانون الحاق یک ماده به قانون روابط موجر و مستاجر ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون کلیه اماکن استیجاری که با سند رسمی بدون دریافت هیچگونه سرقفلی و پیش پرداخت به اجاره واگذار میشود ،در راس انقضاء مدت اجاره مستاجر موظف به تخلیه آن میباشد مگر آنکه مدت اجاره باتوافق طرفین تمدید شود در صورت تخلف دوائر اجرای ثبت مکلف به اجرای مفاد قانون هستند قانون فوق مشتمل برماده واحده در جلسه روز پنجشنبه پانزدهم آبان ماه یکهزارو سیصدو شصت و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب ودرتاریخ 21/8/1365 به تایید شورای نگهبان رسیده است 0 رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی قانون الحاق یک بند به عنوان بند ج و دو تبصره به ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1362 ماده واحده - بند زیر به عنوان بند ج با دو تبصره به ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1362 اضافه می گردد: ج - محل کار پزشکان که تابع قرارداد فیمابین بوده و در صورت نبودن قرارداد تابع قانون مدنی است تبصره 1 - وصول هر نوع وجهی تحت عنوان سرقفلی در مطب های استیجاری و واگذاری محل مطب به غیر در صورتی که در متن قرارداد بین موجر و مستاجر ذکر نشده باشد ممنوع است تبصره 2 - استفاده از محلهای مسکونی در محلهایی که در قرارداد موجر و مستاجر عنوان استفاده از مطب قید نگردیده بدون رضایت مالک ممنوع است . قانون فوق مشتمل بر ماده واحده (شامل الحاق یک بند و دو تبصره ) در جلسه روز یک شنبه بیست و چهارم بهمن ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و دو مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 27/11/1372 به تایید شورای نگهبان رسیده است رئیس مجلس شورای اسلامی - علی اکبر ناطق نوری قانون الحاق دو تبصره به عنوان تبصره های 3 و 4 به ماده 9 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1362/2/13 ماده واحده - دو تبصره زیر به عنوان تبصره های 3 و 4 به ماده 9 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 13/2/1362 مجلس شورای اسلامی الحاق می گردد: تبصره 3 - در مواردی که دادگاه صدور حکم تخلیه اماکن مورد استفاده مهاجرین جنگی را به علت کمبود جای مناسب عسر و حرج تشخیص دهد موظف است تا رفع عسر و حرج حداکثر به مدت دو سال از تاریخ 3/7/1369 از صدور حکم تخلیه خودداری کند تبصره 4 - در شهرها و بخشها و روستاهایی که ساکنان آن به واسطه جنگ تحمیلی مهاجرت کرده اند و در حال حاضر در اماکن دولتی ساکن هستند به محض این که اماکن جدید و یا قدیم آنها در محل سکونت قبلی آنان آماده شود لازم است با اعلام نظر مقامات استانهای جنگزده و تایید وزارتین کشور و کار و امور اجتماعی مهاجرین جنگ تحمیلی اماکن دولتی را تخلیه نمایند قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ هشتم مهر ماه یک هزار سیصد و شصت و نه بر اساس ضرورت به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و در اجرای اصل نود و چهارم قانون اساسی برای اجرا ابلاغ می گردد رئیس مجلس شورای اسلامی - مهدی کروبی قانون الحاق یک تبصره بعنوان تبصره یک به ماده 9قانون روابط موجرومستاجرمصوب 1362/2/13ماده واحده -تبصره زیربعنوان تبصره 1به ماده 9قانون روابط موجر ومستاجرمصوب 13/2/1362مجلس شورای اسلامی الحاق وتبصره ماده بعنوان تبصره 2قرارمیگیرد تبصره 1-درمواردیکه دادگاه صدورحکم تخلیه اماکن آموزشی رابعلت کمبودجای مناسب موجب عسروحرج تشخیص دهددادگاه مکلف است تارفع عسروحرج بمدت پنج سال ازصدورحکم خودداری کندواین قانون ازتاریخ تصویب لازم الاجراءاست قانون فوق مشتمل برماده واحده درجلسه روزپنجشنبه بیست وهشتم شهریورماه یکهزاروسیصدوشصت وچهارمجلس شورای اسلامی تصویب ودر تاریخ 31/6/1364به تاییدشورای نگهبان رسیده است رئیس مجلس شورای اسلامی -اکبرهاشمی قانون اصلاح تبصره یک مصوب 1364/6/28 ماده 9 قانون روابط موجر ومستاجرمصوب 1362/2/13 مجلس شورای اسلامی ماده واحده - تبصره یک مصوب 28/6/1364 ماده 9 قانون روابط موجر ومستاجرمصوب 13/2/1362 مجلس شورای اسلامی بشرح زیر اصلاح میگردد: تبصره 1- در مواردی که دادگاه صدور حکم تخلیه اماکن آموزشی و دولتی و مورد اجاره مهاجرین جنگی و رزمندگان رابعلت کمبود جای مناسب عسر و حرج تشخیص دهد دادگاه موظف است تا رفع عسر و حرج تا مدت پنجسال از تاریخ 28/6/1364 از صدور حکم خودداری کند و مستاجرین اماکن آموزشی و دولتی مکلفند ظرف این مدت جهت رفع کمبود اماکن تدابیر لازم اتخاذ نمایند0 این قانون از تاریخ تصویب لازم الاجراء است 0 قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه روزپنجشنبه بیست وچهارم مهرماه یکهزارو سیصدو شصت و پنج بتصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است 0 رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی قانون تمدید و اصلاح تبصره های 3 و 4 ماده 9 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1362/2/13 ماده واحده - تبصره های 3 و 4 ماده 9 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 13/2/1362 مجلس شورای اسلامی به شرح زیر تمدید و اصلاح می گردد: تبصره 3 - در مواردی که دادگاه صدور حکم تخلیه اماکن مورد استفاده مهاجرین جنگی را به علت کمبود جای مناسب عسر و حرج تشخیص دهد موظف تا رفع عسر و حرج حداکثر به مدت 2 سال از تاریخ 3/7/1371 از صدور حکم تخلیه خودداری کند. این حکم ، مخصوص به صورتی است که عسر و حرج مذکور مزاحم با عسر و حرج مالک نباشد تبصره 4 - در شهرها و بخشها و روستاهایی که ساکنان آن به واسطه جنگ تحمیلی مهاجرت کرده اند و در حال حاضر در اماکن دولتی و شخصی ساکن هستند به محض این که اماکن جدید و یا قدیم آنها در محل قبلی سکونت آنان آماده شود لازم است با اعلام نظر ستاد بازسازی ، مهاجرین جنگ تحمیلی اماکن دولتی و شخصی را تخلیه نمایند قانون فوق مشتمل بر ماده واحده (شامل اصلاح دو تبصره ) در حلسه روز یکشنبه دهم آبان ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و یک مجلس شوری اسلامی تصویب و در تاریخ 20/8/1371 به تایید شورای نگهبان رسیده است رئیس مجلس شورای اسلامی - علی اکبر ناطق نوری قانون روابط موجر و مستأجر ـ مصوب ۲/۵/۱۳۵۶ فصل اول: كليات ماده ۱ ـ هر محلي كه براي سكني يا كسب يا پيشه يا تجارت يابه منظور ديگري اجاره داده شده يا بشود در صورتي كه تصرفمتصرف بر حسب تراضي با موجر يا نمايندة قانوني او به عنواناجاره يا صلح منافع و يا هر عنوان ديگري به منظور اجاره باشد اعماز اينكه نسبت به مورد اجاره سند رسمي يا عادي تنظيم شده يانشده باشد، مشمول مقررات اين قانون است ماده ۲ ـ موارد زير مشمول مقررات اين قانون نميباشد: ۱ ـ تصرف ناشي از معاملات با حق استرداد يا معاملات رهني ۲ ـ اراضي مزروعي محصور و غير محصور و توابع آنها وباغهايي كه منظور اصلي از اجاره بهرهبرداري از محصول آنها باشد ۳ ـ ساختمانها و محلهايي كه به منظور سكونت عرفاً به طورفصلي براي مدتي كه از ششماه تجاوز نكند اجاره داده ميشود ۴ ـ كليه واحدهاي مسكوني واقع در محدوده خدماتي شهرها ودر شهركها كه گواهي خاتمه ساختماني آنها از تاريخ لازمالاجراءشدن قانون معاملات زمين مصوب سال ۱۳۵۴ صادر شده وميشود ۵ ـ خانههاي سازماني و ساير محلهاي مسكوني كه از طرفوزارتخانهها و مؤسسات دولتي و وابسته به دولت يا اشخاص، اعماز حقيقي يا حقوقي به مناسبت شغل در اختيار و استفاده كاركنانآنها قرار ميگيرد در اين مورد رابطه متصرف با سازمان يا اشخاص مربوط تابعقوانين و مقررات مخصوص بخود يا قرارداد فيمابين ميباشد هرگاه متصرف خانه يا محل سازماني كه به موجب مقررات ياقرارداد مكلف به تخليه محل سكونت باشد از تخليه خودداري كندبر حسب مورد از طرف دادستان يا رئيس دادگاه بخش مستقل به اواخطار ميشود كه ظرف يكماه محل را تخليه نمايد در صورتامتناع به دستور همان مقام محل مزبور تخليه شده و تحويل سازمانيا مؤسسه يا اشخاص مربوط داده ميشود ۶ ـ واحدهاي مسكوني كه پس از اجراي اين قانون به اجارهواگذار گرددفصل دوم: ميزان اجاره بها و ترتيب پرداخت آن ماده ۳ ـ در مواردي كه اجارهنامه تنظيم شده باشد ميزاناجارهبها همان است كه در اجارهنامه قيد شده و هرگاه اجارهنامهتنظيم نشده باشد به ميزاني است كه بين طرفين مقرر يا عملي شدهاست و در صورتي كه ميزان آن معلوم نشود با رعايت مقررات اينقانون از طرف دادگاه ميزان اجاره بها به نرخ عادله روز تعيينميشود ماده ۴ ـ موجر يا مستأجر ميتواند به استناد ترقي يا تنزل هزينةزندگي درخواست تجديدنظر نسبت به ميزان اجاره بها را بنمايد،مشروط به اينكه مدت اجاره منقضي شده و از تاريخ استفادهمستأجر از عين مستأجره يا از تاريخ مقرر در حكم قطعي كه بر تعيينيا تعديل اجارهبها صادر شده سه سال تمام گذشته باشد، دادگاهباجلب نظر كارشناس اجارهبها را به نرخ عادله روز تعديل خواهدكرد حكم دادگاه در اين مورد قطعي است ماده ۵ ـ موجر ميتواند مابهالتفاوت اجارهبها را ضمندادخواست تعديل نيز مطالبه نمايد در اين صورت دادگاه ضمن صدور حكم راجع به تعديل،مستأجر را به پرداخت مابهالتفاوت از تاريخ تقديم دادخواست تاروز صدور حكم، محكوم مينمايد دايره اجرا مكلف استخسارت تأخير تأديه از تاريخ قطعيت تا تاريخ اجراي حكم را به قراردوازده درصد در سال احتساب و از مستأجر وصول و به موجربپردازد مستأجر نيز ميتواند ضمن تقاضاي تعديل اجارهبهامابهالتفاوت پرداخت شده را به انضمام خسارت تأخير تأديه بهشرح فوق درخواست كند تبصره ـ مقررات اين ماده در مواردي كه دادگاه حكم به تعييناجارهبها صادر مينمايد نيز جاري خواهد بود ماده ۶ ـ مستأجر مكلف است در موعد معين در اجارهنامهاجرتالمسمي و پس از انقضاء مدت اجاره اجرتالمثل را به ميزاناجرتالمسمي آخر هرماه اجاري ظرف ده روز به موجر يا نمايندهقانوني او بپردازد و هرگاه اجارهنامهاي در بين نباشد اجارهبها را بهميزاني كه بين طرفين مقرر و يا عملي شده و در صورتيكه ميزان آنمعلوم نباشد به عنوان اجرتالمثل مبلغي كه متناسب با اجاره املاكمشابه تشخيص ميدهد براي هرماه تا دهم ماه بعد به موجر يانمايند قانوني او پرداخت يا در صندوق ثبت و يا بانكي كه از طرفسازمان ثبت تعيين ميشود سپرده و قبض رسيد را اگر اجارهنامهرسمي است به دفترخانه تنظيمكننده سند هرگاه اجارهنامه عاديبوده يا اجارهنامهاي در بين نباشد قبض رسيد را با تعيين محل اقامتموجر به يكي از دفاتر رسمي نزديك ملك تسليم و رسيد دريافتدارد دفترخانه بايد منتهي ظرف ده روز بوسيله اداره ثبت محلمراتب را به موجر يا نماينده قانوني او اخطار كند كه براي دريافتوجه توديع شده با دفترخانه مزبور مراجعه نمايدفصل سوم: در تنظيم اجارهنامه ماده ۷ ـ در مواردي كه بين موجر و كسي كه ملك را به عنوانمستأجر در تصرف دارد اجارهنامه تنظيم نشده يا اگر تنظيم شدهمدت آن منقضي گشته طرفين راجع به تنظيم اجارهنامه با تعييناجارهبها و شرايط آن اختلاف داشته باشند هريك ميتواند برايتعيين اجارهبها (در مواردي كه اجارهنامه در بين نباشد) و تنظيماجارهنامه به دادگاه مراجعه كند دادگاه ميزان اجارهبها را از تاريختقديم دادخواست تعيين ميكند، ولي اين امر مانع صدور حكمنسبت به اجرتالمثل زمان قبل از تقديم دادخواست وخسارتتأخير تأديه آن نخواهد بود تبصره ۱ ـ هرگاه از طرف موجر تقاضاي تخليه عين مستأجرهشده باشد رسيدگي به درخواست تنظيم اجارهنامه از طرف مستأجرمتوقف بر خاتمه دادرسي در موضوع تخليه خواهد بود اين حكم درموردي كه از طرف مالك درخواست خلع يد از ملك شده باشد نيزجاري است ماده ۸ ـ دادگاه شرايط اجارهنامه جديد را طبق شرايط مرسوم ومتعارف در اجارهنامهها و شرايط مندرج در اجارهنامه سابق (درصورتي كه قبلاً اجارهنامه تنظيم شده باشد) با رعايت مقررات اينقانون تعيين خواهد كرد ماده ۹ ـ در تمام مدتي كه دادرسي در جريان است مستأجر بايدطبق ماده ۶ اين قانون و شرايط قبلي مالالاجاره را بپردازد و از تاريخابلاغ حكم قطعي طرفين مكلفند ظرف يك ماه به ترتيب مقرر درحكم، اجارهنامه تنظيم كنند هرگاه در اين مدت اجارهنامه تنظيم نشود به تقاضاي يكي ازطرفين دادگاه رونوشت حكم را جهت تنظيم اجارهنامه به دفتر اسنادرسمي ابلاغ و به طرفين اخطار ميكند كه در روز و ساعت معينبراي امضاي اجارهنامه در دفترخانه حاضر شوند. هرگاه موجر حاضربه امضاي اجارهنامه نشود نمايندة دادگاه اجارهنامه را به مدت يكسال از طرف او امضا خواهد كرد و اگر مستأجر تا ۱۵ روز از تاريختعيين شده حاضر به امضا نشود دادگاه در صورتي كه عذر مستأجر راموجه نداند به تقاضاي موجر حكم به تخليه عين مستأجره صادرميكند و اين حكم قطعي است ماده ۱۰ ـ مستأجر نميتواند منافع مورد اجاره را كلاً يا جزئاً يابه نحو اشاعه به غير انتقال دهد يا واگذار نمايد مگر اينكه كتباً ايناختيار به او داده شده باشدهرگاه مستأجر تمام يا قسمتي از مورد اجاره را به غير اجاره دهدمالك ميتواند در صورت انقضاي مدت يا فسخ اجاره درخواستتنظيم اجارهنامه با هر يك از مستأجرين را بنمايد در صورتي كه مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غير داشتهباشد هريك از مستأجرين نيز ميتواند در صورت فسخ و يا انقضايمدت اجاره اصلي درخواست تنظيم اجارهنامه را با مالك يا نمايندهقانوني او بنمايند ماده ۱۱ ـ دفاتر اسناد رسمي مكلفند علاوه بر نكاتي كه بهموجب قوانين و مقررات بايد رعايت شود نكات زير را در اجارهنامهتصريح بنمايد: ۱ ـ شغل موجر و مستأجر و اقامتگاه موجر بطور كامل ومشخص ۲ ـ نشاني كامل مورد اجاره و قيد اينكه از لحاظ رابطه اجاره اينمحل اقامتگاه قانوني مستأجر ميباشد مگر اينكه طرفين به ترتيبديگري تراضي نموده باشند ۳ ـ عين مستأجره در تصرف كدام يك از طرفين ميباشد و درصورتي كه در تصرف مستأجر نيست تحويل آن در چه مدت و باچه شرايطي صورت خواهد گرفت ۴ ـ مهلت مستأجر براي پرداخت اجارهبها منتهي ده روز از تاريخسررسيد هر قسط خواهد بود، مگر اينكه طرفين به ترتيب ديگريزائد بر اين مدت توافق كرده باشند كه در اين صورت ترتيب مذكوربايد در سند قيد گردد ۵ ـ اجاره به منظور سكني يا كسب يا پيشه يا تجارت با تعييننوع كسب و پيشه و تجارت و هرگاه به منظور ديگري باشد قيد آن بهطور صريح ۶ ـ مستأجر حق انتقال به غير را كلاً يا جزئاً يا به نحو اشاعه دارديا خير ۷ ـ تعهد مستأجر بهپرداخت اجرتالمثل پس از انقضاي مدتو يا فسخ اجاره تا موقع تجديد اجاره يا تخليه ملك به ميزاناجرتالمسميفصل چهارم: موارد فسخ اجاره و تخليه عين مستأجره ماده ۱۲ ـ در موارد زير مستأجر ميتواند صدور حكم به فسخاجاره را از دادگاه درخواست كند: ۱ ـ در صورتي كه عين مستأجره با اوصافي كه در اجارهنامه قيدشده منطبق نباشد (با رعايت ماده ۴۱۵ قانون مدني) ۲ ـ اگر در اثناي مدت اجاره عيبي در عين مستأجره حادث شودكه آن را از قابليت انتفاع خارج نموده و رفع عيب مقدور نباشد ۳ ـ در مواردي كه مطابق شرايط اجاره حق فسخ مستأجر تحققيابد ۴ ـ در صورت فوت مستأجر در اثناء مدت اجاره و درخواستفسخ اجاره از طرف كليه ورثه۵ ـ هرگاه مورد اجاره كلاً يا جزئاً در معرض خرابي بوده و قابلتعمير نباشد و يا براي بهداشت و سلامت مضر بوده و بايد خرابشود ماده ۱۳ ـ هرگاه مستأجر به علت انقضاي مدت اجاره يا درمواردي كه به تقاضاي او حكم فسخ اجاره صادر شده مورد اجاره راتخليه كند و موجر از تحويل گرفتن آن امتناع كند مستأجر مكلفاست بوسيله اظهارنامه از موجر يا نماينده قانوني او تقاضا كند كهبراي تحويل مورد اجاره حاضر شود در صورتي كه موجر ظرف پنج روز از تاريخ ابلاغ اظهارنامهحاضر نگردد مستأجر بايد به دادگاه محل وقوع ملك مراجعه وتخليه كامل مورد اجاره را تأمين دليل نمايد و كليد آن را به دفتردادگاه تسليم كند از اين تاريخ رابطه استيجاري قطع ميشود و دفتر دادگاه ظرف۲۴ ساعت به موجر يا نماينده قانوني او اخطار ميكند كه برايتحويل گرفتن مورد اجاره و دريافت كليد حاضر شود. تا زماني كهمستأجر به ترتيب فوق عمل نكرده باشد تعهدات او به موجبمقررات اين قانون و شرايط اجارهنامه برقرار است ماده ۱۴ ـ در موارد زير موجر ميتواند حسب مورد صدورحكم فسخ اجاره يا تخليه را از دادگاه درخواست كند دادگاه ضمنحكم فسخ اجاره دستور تخليه مورد اجاره را صادر مينمايد و اينحكم عليه مستأجر يا متصرف اجرا و محل تخليه خواهد شد ۱ ـ در موردي كه مستأجر مسكن بدون داشتن حق انتقال به غيردر اجارهنامه و يا موردي كه اجاره نامهاي در بين نباشد مورد اجاره راكلاً يا جزئاً به هر صورتي كه باشد به غير واگذار نموده يا عملاً ازطريق وكالت يا نمايندگي و غيره در اختيار و استفاده ديگري جزاشخاص تحتالكفاله قانوني خود قرار داده باشد ۲ ـ در موردي كه عين مستأجره به منظور كسب يا پيشه و ياتجارت خود مستأجره اجاره داده شده و مستأجر آن را به عناويني ازقبيل وكالت يا نمايندگي و غيره عملاً به غير واگذار كند بدون اينكهطبق ماده ۱۹ اين قانون با مستأجر لاحق اجارهنامه تنظيم شده باشد ۳ ـ در صورتي كه در اجارهنامه محل سكني حق فسخ اجارههنگام انتقال قطعي شرط شده باشد مشروط به اينكه خريداربخواهد شخصاً در مورد اجاره سكونت نمايد و يا آن را برايسكونت اولاد يا پدر يا مادر يا همسر خود تخصيص دهد در اينصورت اگر خريدار تا سه ماه از تاريخ انتقال ملك براي تخليهمراجعه ننمايد درخواست تخليه به اين علت تا انقضاي مدت اجارهپذيرفته نميشود ۴ ـ در صورتي كه مورد اجاره محل سكني بوده و مالك پس ازانقضاي مدت اجاره احتياج به مورد اجاره براي سكونت خود يااشخاص مذكور در بند فوق داشته باشد ۵ ـ هرگاه مورد اجاره محل سكني در معرض خرابي بوده و قابلتعمير نباشد ۶ ـ در صورتي كه از مورد اجاره محل سكني بر خلاف منظوريكه در اجارهنامه قيد شده استفاده گردد ۷ ـ در مورد محل كسب و پيشه و تجارت هرگاه مورد اجاره برايشغل معيني اجاره داده شده و مستأجر بدون رضاي موجر شغلخود را تغيير دهد مگر اينكه شغل جديد عرفاً مشابه شغل سابقباشد ۸ ـ در صورتي كه مستأجر در مورد اجاره تعدي يا تفريط كردهباشد ۹ ـ در صورتي كه مستأجر در مهلت مقرر در ماده ۶ اين قانون ازپرداخت مالالاجاره يا اجرتالمثل خودداري نموده و با ابلاغ اخطاردفترخانه تنظيمكننده سند اجاره يا اظهارنامه (در موردي كهاجارهنامه عادي بوده يا اجارهنامهاي در بين نباشد) ظرف ده روزقسط يا اقساط عقب افتاده را نپردازد. در اين مورد اگر اجارهنامهرسمي باشد موجر ميتواند از دفترخانه يا اجراي ثبت صدوراجرائيه بر تخليه و وصول اجارهبها را درخواست نمايد هرگاه پس از صدور اجرائيه مستأجر اجارهبهاي عقب افتاده راتوديع كند اجراي ثبت تخليه را متوقف ميكند ولي موجر ميتواندبه استناد تخلف مستأجر از پرداخت اجارهبها از دادگاه درخواستتخليه عين مستأجره را بنمايدهرگاه اجارهنامه عادي بوده يا سند اجاره تنظيم نشده باشد موجرميتواند براي تخليه عين مستأجره و وصول اجارهبها به دادگاهمراجعه كند در موارد فوق هرگاه مستأجر قبل از صدور حكم دادگاه اضافه براجارهبهاي معوقه صدي بيست آن را به نفع موجر در صندوِدادگستري توديع نمايد حكم به تخليه صادر نميشود و مستأجر بهپرداخت خسارت دادرسي محكوم و مبلغ توديع شده نيز به موجرپرداخت ميگردد، ولي هر مستأجر فقط يكبار ميتواند از اين ارفاِاستفاده كند، حكم دادگاه در موارد مذكور در اين بند قطعي است تبصره ۱ ـ در صورتي كه مستأجر دوبار ظرف يكسال در اثراخطار يا اظهارنامه مذكور در بند ۹ اين ماده اقدام به پرداختاجارهبها كرده باشد و براي بار سوم اجارهبها را در موعد مقرر بهموجر نپردازد و يا در صندوق ثبت توديع ننمايد موجر ميتواند باتقديم دادخواست مستقيماً از دادگاه درخواست تخليه عين مستأجررا بنمايد. حكم دادگاه در اين مورد قطعي است تبصره ۲ ـ در صورتي كه مورد اجاره به منظوري غير از كسبيا پيشه يا تجارت اجاره داده شود از هر حيث تابع مقررات مربوط بهاجاره محل سكني خواهد بود تبصره ۳ ـ در مورد بند شش اين ماده اگر مستأجر مركز فساد كهقانوناً داير كردن آن ممنوع است در مورد اجاره داير نمايد. دادستانعلاوه بر انجام وظايف قانوني خود به محض صدور كيفر خواستبه درخواست موجر مورد اجاره را در اختيار موجر قرار ميدهدتبصره ۴ ـ در صورتي كه مستأجر محل سكني در شهر محلسكونت خود مالك يك واحد مسكوني باشد موجر حق دارد پس ازانقضاي مدت اجاره تقاضاي تخليه مورد اجاره را بنمايد ماده ۱۵ ـ علاوه بر موارد مذكور در ماده قبل در موارد زير نيزپس از انقضاي مدت اجاره درخواست تخليه محل كسب يا پيشه ياتجارت از دادگاه جائز است: ۱ ـ تخليه به منظور احداث ساختمان جديد مشروط بر اينكهپروانه ساختماني يا گواهي شهرداري مربوط ارائه شود. و شهرداريهامكلفند در صورت مراجعه مالك با رعايت مقررات مربوط پروانهساختمان و يا گواهي مورد نظر را صادر و به مالك تسليم نمايند ۲ ـ تخليه به منظور احتياج شخص موجر براي كسب يا پيشه ياتجارت ۳ ـ در صورتي كه محل كسب يا پيشه يا تجارت مناسب برايسكني هم باشد و مالك براي سكونت خود يا اولاد يا پدر يا مادر ياهمسر خود درخواست تخليه نمايد در موارد سهگانه فوق دادگاه ضمن صدور حكم تخليه بهپرداخت حق كسب يا پيشه يا تجارت نيز حكم خواهد داد ماده ۱۶ ـ در موارد مذكور در ماده قبل و همچنين در مواردمذكور در بند ۳ و ۴ ماده ۱۴ هرگاه مالك حسب مورد تا ششماه ازتاريخ تخليه شروع به ساختمان نكند يا حداقل مدت يكسال ازمحل مورد اجاره به نحوي كه ادعا كرده استفاده ننمايد به درخواستمستأجر سابق بپرداخت مبلغي معادل يكسال اجارهبها يااجرتالمثل مورد اجاره در حق او محكوم خواهد شد مگر آنكهثابت شود تأخير شروع ساختمان يا عدم استفاده از مورد اجاره دراثر قوه قاهره يا مبتني بر علل و جهاتي خارج از اراده مالك بودهاست تبصره ـ در صورتي كه در ملك مورد تخليه مستأجرينمتعددي باشند و موجر تقاضاي تخليه ساير قسمتها را نيز نمودهباشد مهلت فوق از تاريخ تخليه آخرين قسمت شروع خواهد شدماده ۱۷ ـ در تمام مواردي كه تخليه عين مستأجره در نتيجه اجرايحكم يا به ترتيب مقرر در ماده ۱۳ صورت ميگيرد بايد از طرفدادگاه به دفترخانه تنظيمكننده سند اجاره اعلام شود تا در ستونملاحظات ثبت اجاره قيد گرددفصل پنجم: حق كسب يا پيشه يا تجارت ماده ۱۸ ـ ميزان حق كسب يا پيشه يا تجارت كه در اين قانون وقوانين ديگر قيد شده است بر مبناي اصول و ضوابطي كه آئيننامهآن از طرف وزارتخانه دادگستري و مسكن و شهرسازي تهيه و بهتصويب كمسيونهاي مربوط مجلسين خواهد رسيد، تعيين ميگردد ماده ۱۹ ـ در صورتي كه مستأجر محل كسب يا پيشه يا تجارتبه موجب اجارهنامه، حق انتقال به غير داشته باشد ميتواند برايهمان شغل يا مشابه آن منافع مورد اجاره را با سند رسمي به ديگريانتقال دهد هرگاه در اجارهنامه حق انتقال به غير سلب شده يا اجارهنامهايدر بين نبوده و مالك راضي به انتقال به غير نباشد بايد در مقابلتخليه مورد اجاره، حق كسب يا پيشه يا تجارت مستأجر را بپردازدوالا مستأجر ميتواند براي تنظيم سند انتقال به دادگاه مراجعه كند،در اين صورت دادگاه حكم به تجويز انتقال منافع مورد اجاره به غيرو تنظيم سند انتقال در دفترخانه تنظيمكننده سند اجارهنامه سابق يادفترخانه نزديك ملك (اگر اجارهنامه رسمي در بين نباشد) صادر ورونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال مينمايد و مراتب را بهموجر نيز اعلام خواهد نمود، مستأجر جديد از هر حيث نسبت بهتمام شرايط اجاره قائم مقام مستأجر سابق خواهد بود. هرگاه ظرف ششماه از تاريخ ابلاغ حكم قطعي منافع مورد اجارهبا سند رسمي به مستأجر جديد انتقال داده نشود حكم مزبورملغيالاثر خواهد بود تبصره ۱ ـ در صورتي كه مستأجر بدون رعايت مقررات اينماده مورد اجاره را به ديگري واگذار نمايد موجر حق درخواستتخليه را خواهد داشت و حكم تخليه عليه متصرف يا مستأجر اجراخواهد شد.و در اين مورد مستأجر يا متصرف حسب مورداستحقاق دريافت نصف حق كسب يا پيشه يا تجارت را خواهدداشت تبصره ۲ ـ حق كسب يا پيشه يا تجارت به مستأجر همان محلاختصاص دارد و انتقال آن به مستأجر جديد فقط با تنظيم سندرسمي معتبر خواهد بودفصل ششم: تعميرات ماده ۲۰ ـ تعميرات كلي و اساسي مورد اجاره كه مربوط به اصلبنا يا تأسيسات عمده منصوبه در آن از قبيل دستگاههاي حرارتمركزي و تهويه و آسانسور باشد به عهده موجر است و تعميراتجزيي و همچنين تزيين و تعميري كه مربوط به استفاده بهتر از مورداجاره باشد يا مستأجر خواهد بود ماده ۲۱ ـ رسيدگي به اختلاف بين موجر ومستأجر راجع بهتعميرات با دادگاه است در صورتي كه موجر تعميرات كلي موردحكم دادگاه را در مهلتي كه از طرف دادگاه تعيين ميشود انجام ندهدمستأجر ميتواند براي فسخ اجاره به دادگاه مراجعه كند يا از دادگاهدرخواست كند به او اجازه داده شود تعميرات مزبور را با نظارتدايره اجرا انجام داده مخارج آن را حداكثر تا معادل ششماه اجارهبهابه حساب موجر بگذارد ماده ۲۲ ـ هرگاه مستأجر مانع مالك از انجام تعميرات ضروريشود دادگاه مستأجر را به رفع ممانعت ملزم و مهلت مناسبي برايانجام تعميرات تعيين مينمايد در صورت ادامه ممانعت دادگاه ميتواند حكم به تخليه موقتبنا براي مدت مذكور بدهد در هرحال مستأجر مسؤول خسارتياست كه در نتيجه ممانعت از تعمير بنا حاصل شده باشدتبصره ـ رسيدگي به دعاوي مذكور در مادتين ۲۱ و ۲۲ خارجاز نوبت و بدون رعايت تشريفات دادرسي صورت خواهد گرفت وحكم دادگاه قطعي است ماده ۲۳ ـ اقامه دعوي تخليه از طرف موجر مانع رسيدگي بهدعوي تعميرات نيست هرگاه دادگاه حكم به تخليه مورد اجاره صادر نموده باشد و حكممزبور قطعي نباشد حكم الزام به تعمير در صورت فسخ حكم تخليهبه ترتيب مقرر در ماده ۲۱ قابل اجرا خواهد بود ماده ۲۴ ـ در صورتي كه مستأجر در مورد اجاره حق استفاده ازانشعاب آب يا برق يا تلفن يا گاز يا تأسيسات حرارت مركزي ياتهويه يا آسانسور و امثال آن داشته باشد موجر نميتواند جز درمورد تعميرات ضروري آن را قطع يا موجبات قطع آن را فراهمنمايد مگر اينكه مستأجر بهاي مصرف خود را طبق شرايط اجارهنپرداخته باشد در صورت تخلف، دادگاه به درخواست مستأجر فوراً بدونرعايت تشريفات دادرسي موضوع را مورد رسيدگي قرار دادهعندالاقتضاء ترتيب وصل آن را خواهد داد دستور دادگاه بلافاصله قابل اجرا است موجر ميتواند ظرف دهروز از تاريخ ابلاغ دستور دادگاه به آن اعتراض كند اعتراض در هماندادگاه رسيدگي ميشود و تصميم دادگاه قطعي است تبصره ۱ ـ هرگاه علت قطع جريان برق يا آب يا تلفن و غيربدهي موجر به سازمانهاي مربوط بوده و اتصال مجدد مستلزمپرداخت بدهي مزبور باشد و مستأجر ميتواند براساس قبوضسازمانهاي مربوط وجوه مذكور را بپردازد و از اولين اجارهبها كسرنمايد تبصره ۲ ـ تعميرات تأسيسات و قسمتهاي مشتركآپارتمانهاي مشمول قانون تملك آپارتمانها تابع مقررات مربوط بهخود خواهد بود ماده ۲۵ ـ هرگاه مالك قصد فروش ملك خود را داشته يابخواهد وضع ملك را از جهت امكان وجود خرابي يا كسر و نقصاندر آن، مشاهده نمايد و متصرف ملك مانع از رؤيت خريدار يا مالكگردد، مالك يا نماينده قانوني او ميتواند براي رفع ممانعت بهدادستان يا دادرس دادگاه بخش مستقل محل وقوع ملك مراجعهكند. دادستان يا دادرس دادگاه حسب مورد به مأمورين شهرباني يا ژاندارمري و يا مأمورين اجرا دستور ميدهد تا خريدار و مالك بهمعيت مأمورين ملك را رؤيت نمايند. تشخيص ضرورت امر درحدود متعارف با مقام صادركننده دستور است ماده ۲۶ ـ رسيدگي بهكليه دعاوي موضوع اين قانون در دادگاهشهرستان و در نقاطي كه دادگاه شهرستان نباشد در دادگاه بخشمستقل به عمل ميآيد. مگر دعاوي راجع به دولت كه منحصراً دردادگاه شهرستان رسيدگي ميشود حكم دادگاه در هرصورتحضوري محسوب و فقط قابل پژوهش است، مگر در مواردي كهخلاف آن مقرر شده باشد رسيدگي به دعاوي مربوط به اتاقهاياستيجاري كماكان در صلاحيت شوراي داوري است تبصره ـ در موردي كه ميزان خواسته در تقاضاي تعييناجارهبهاي ماهانه زايد بر چهار هزار ريال نباشد حكم دادگاه قطعياست ماده ۲۷ ـ در مواردي كه حكم تخليه صادر ميشود دادگاه ضمنصدور حكم مهلتي كه از ده روز كمتر و از دو ماه بيشتر نباشد برايتخليه تعيين مينمايد حكم تخليه مدارسي كه با اجازه رسميمقامات صلاحيتدارتأسيسشدهدرتعطيلاتتابستاناجراخواهد شد تبصره ۱ ـ در مواردي كه حكم تخليه با پرداخت حق كسب ياپيشه يا تجارت صادر ميشود مهلتهاي مذكور در اين ماده از تاريختوديع يا پرداخت وجه مزبور شروع خواهد شد تبصره ۲ ـ در مواردي كه حكم تخليه به علت عدم پرداختاجارهبها صادر ميشود حداكثر مهلت ۱۵ روز خواهد بود ماده ۲۸ ـ در مواردي كه حكم تخليه عين مستأجره با پرداختحق كسب يا پيشه يا تجارت صادر و قطعي ميشود موجر مكلفاست ظرف سه ماه از تاريخ ابلاغ حكم قطعي وجه معينه را درصندوق دادگستري توديع يا ترتيب پرداخت آن را به مستأجر بدهدوالا حكم مزبور ملغيالاثر خواهد بود مگر اينكه طرفين به مدتبيشتري توافق كرده باشند. در ساير موارد نيز هرگاه موجر ظرفيكسال از تاريخ ابلاغ حكم قطعي تقاضاي صدور اجرائيه ننمايدحكم صادر شده ملغيالاثر است مگر اينكه بين موجر و مستأجربراي تأخير تخليه توافق شده باشد تبصره ـ مدتهاي مذكر در ماده فوق نسبت به احكامي كه درزمان اجراي قانون روابط مالك و مستأجر مصوب ۱۳۳۹ صادر وقطعي گرديده از تاريخ اجراي اين قانون شروع ميشود ماده ۲۹ ـ وزارت دادگستري از بين كارشناسان رسمي عدهاي رابه منظور اجراي اين قانون حداكثر براي دو سال انتخاب و بهدادگاهها معرفي مينمايد و تا زماني كه تجديد انتخاب به عملنيامده دادگاهها از كارشناسان مزبور استفاده خواهند كرد طرز تعيين و شرايط انتخاب و ميزان حقالزحمه كارشناسان بهموجب آييننامه وزارت دادگستري است در نقاطي كه وزارت دادگستري كارشناس معرفي ننمايد طبقمقررات عمومي مربوط به كارشناسي عمل خواهد شد ماده ۳۰ ـ كليه طرق مستقيم يا غير مستقيم كه طرفين به منظورجلوگيري از اجراي مقررات اين قانون اتخاذ نمايند پس از اثبات دردادگاه بلااثر و باطل اعلام خواهد شد ماده ۳۱ ـ اين قانون در نقاطي اجرا ميشود كه تاكنون قانونروابط مالك و مستأجر مصوب خرداد ۱۳۳۹ در آن نقاط به مرحلهاجرا گذاشته شده يا وزارت دادگستري با جلب نظر وزارت مسكن وشهرسازي و لزوم اجراي آن را آگهي نمايد در ساير نقاط رابطه موجرو مستأجر براساس قوانين و مقررات عمومي خواهد بود ماده ۳۲ ـ از تاريخ اجراي اين قانون، قانون روابط مالك ومستأجر مصوب سال ۱۳۳۹ و ساير قوانين و مقرراتي كه مغاير بااين قانون است لغو ميشود قانون فوق مشتمل بر سي و دو ماده و هفده تبصره پس ازتصويب مجلس سنا در جلسه فوِالعاده روز چهارشنبه ۲۲/۴/۱۳۵۶، در جلسه فوِالعاده روز يكشنبه دوم مرداد ماه ۱۳۵۶به تصويب مجلس شوراي ملي رسيدرییس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی شماره 9994/7 3/9/1356 در اجراي ماده 29 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 آئين نامه زير تصويب مي شود : ماده 1 - كارشناساني ممكن است به كارشناسي در امور مربوط به قانون روابط موجر و مستاجر انتخاب شوند كه داراي شرايط زير باشند : 1 - پروانه كارشناسي آنها مربوط به امور مذكور در قانون روابط موجر و مستاجر باشد 2 - حداقل 5 سال از تاريخ صدور پروانه كارشناسي آنها گذشته باشد 3 - سابقه محكوميت انتظامي از درجه 3 به بالا نداشته بعلاوه طي دو سال منتهي به زمان انتخاب هيچگونه محكوميت انتظامي نداشته باشند ماده 2 - اداره فني وزارت دادگستري هر دو سال يك بار در بهمن ماه اسامي كارشناسان واجد شرايط هر حوزه را با توجه بضوابط مذكور در ماده فوق تهيه مي كند ماده 3 - كميسيوني مركب از رئيس كل دادگاه استان مركز و رئيس كل دادگاه شهرستان تهران و مدير كل قضائي و مدير كل دفتر تشكيلات و بودجه ورئيس اداره فني وزارت دادگستري پس از بررسي گزارش اداره فني اسامي كارشناسان لازم مربوط به هر حوزه را تعيين مي كند و اداره فني قبل از پايان سال صورت اسامي آنان را به دادگاه ها اعلام مي نمايد ماده 4 - نام هر يك از كارشناسان منتخب كه محكوميت انتظامي پيدا كند از صورت مزبور حذف مي شود و اين حذف نام هم بوسيله اداره فني به دادگاه هاي حوزه قضائي مربوط اعلام مي گردد ماده 5 - حق الزحمه كارشناسان در دعاوي موجر و مستاجر از طرف دادگاه با توجه به كميت و كيفيت و شرايط كار و خواسته دعوي در حدود تعرفه زير تعيين خواهد شد : الف - براي تعيين اجاره بها در موارد نامعلوم بودن ميزان اجاره از سه هزار ريال تا يكصد و بيست هزار ريال ب - در مورد تعميرات از پنج هزار ريال تا يكصدو پنجاه هزار ريال پ - در مورد تعيين حق كسب و پيشه يا تجارت از شش هزار ريال تا دويست هزار ريال وزير دادگستري ـ غلامرضا كيانپور
|