قانون ثبت احوال
قانون ثبت احوال فصل اول – كليات ماده 1- وظايف سازمان ثبت احوال كشور به قرار زير است الف – ثبت ولادت و صدور شناسنامه. ب – ثبت واقعه فوت و صدور گواهي وفات. ج – تعويض شناسنامه هاي موجود در دست مردم. د – ثبت ازدواج و طلاق و نقل تحولات. هـ – صدور گواهي ولادت براي اتباع خارجي. و – تنظيم دفاتر ثبت كل جمع آوري و تهيه كل وقايع و نام خانوادگي .ز – جمع آوري و تهيه آمار انساني سراسر كشور و انتشار آن. ح – وظايف مقرر ديگري كه طبق قانون به عهده سازمان گذاشته شده است( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 2 – براي مطالعه و پيشنهاد روش هاي فني و اظهار نظر درباره اصلاح يا تغيير فرمها و نمونه هاي سجلي و آماري و نحوه جمع آوري و انتشار آنها و تهيه دستورالعمل ها و روشهاي فني سجلي و طرز جمع آوري اوراق باطله و تنظيم و نگهداري و حفاظت اسناد و مدارك سجلي در مركز سازمان ثبت احوال كشور شورائي به نام شوراي عالي ثبت احوال تشكيل مي شود. اعضاي شوراي عالي ثبت احوال عبارت خواهند بود از رئيس سازمان ثبت احوال كشور يا قائم مقام او و يك نفر از استادان دانشكده حقوق به انتخاب رئيس دانشگاه تهران و يك نفر از قضات دادگستري با انتخاب وزير دادگستري و يك نفر از كارمندان مطلع ثبت احوال به انتخاب رئيس سازمان ثبت احوال و نماينده مركز آمار ايران ، رياست شورا با معاون وزارت كشور ورئيس سازمان ثبت احوال كشور يا قائم مقام او مي باشد و راي اكثريت لازم الاجرا خواهد بود. تبصره – نحوه جمع آوري و انتشار آمار انساني و تهيه نمونه هاي مربوط به پيشنهاد سازمان ثبت احوال كشور پس از جلب نظر مركز آمار ايران و تصويب شوراي عالي ثبت احوال تعيين خواهد شد. ماده 3 – در مقر هر اداره ثبت احوال هيئتي به نام هيئت حل اختلاف مركب از رئيس اداره ثبت احوال و مسوول بايگاني يا معاونين و يا نمايندگان آنان و يكي از كارمندان مطلع اداره مزبور به انتخاب رئيس اداره ثبت احوال استان تشكيل مي شود ، وظايف هيئت حل اختلاف به قرار زير است : 1- تصحيح هر نوع اشتباه در تحرير مندرجات دفتر ثبت كل وقايع و وفات بعد از امضاء سند و قبل از تسليم شناسنامه و گواهي ولادت يا وفات و تكميل سند از نظر مشخصاتي كه نامعلوم بوده است مندرج در ماده /29 اين قانون. 2- رفع اشتباهات ناشي از تحرير ضمن ثبت وقايع يا نقل مندرجات اسناد و اعلاميه ها و مدارك به دفاتر ثبت كل وقايع و ساير دفاتر. 3- ابطال اسناد و شناسنامه هائيكه بيگانگان مورد استفاده قرار داده اند و طبق ماده /44 اعلام مي شود. 4- ابطال اسناد مكرر و يا موهوم و تصحيح اشتباه در ثبت جنس صاحب سند و تغيير نامهاي ممنوع. 5- حذف كلمات زايد ، غير ضروري و يا ناشي از اشتباه در اسناد سجلي اشخاص. ترتيب تقاضا و گردش كار دفاتر هيئتها و نحوه رسيدگي و ابلاغ تصميمات در آيين نامه اجرائي اين قانون تعيين خواهد شد. تبصره – تصحيح هر نوع اشتباه در تحرير مندرجات دفتر ثبت كل وقايع و وفات اگر قبل از امضاء باشد با توضيح مراتب در حاشيه سند به عمل مي آيد و امضاء كنندگان سند ذيل توضيح را امضاء خواهند نمود ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 4 – رسيدگي به شكايات اشخاص ذينفع از تصميمات هيات حل اختلاف و همچنين رسيدگي به ساير دعاوي راجع به اسناد ثبت احوال با دادگاه شهرستان يا دادگاه بخش مستقل محل اقامت خواهان به عمل مي آيد و راي دادگاه فقط پژوهش پذير است. مهلت شكايت از تصميم هيئت حل اختلاف ده روز از تاريخ ابلاغ است. تبصره – هرگاه سند ثبت احوال در ايران تنظيم شده و ذينفع مقيم خارج از كشور باشد رسيدگي با دادگاه محل صدور سند و اگر محل تنظيم سند و اقامت خواهان هر دو در خارج از كشور با دادگاه شهرستان تهران خواهد بود. ماده 5- سازمان ثبت احوال كشور در اجراي وظايفي كه بر عهده دارد مي تواند از وجود كاركنان سازمانهاي دولتي و ارگانها ونهادهاي انقلاب اسلامي موجود در محل استفاده نمايد. تبصره 1- ماموران دولت و كاركنان بيمارستانها و گورستانها مكلفند با سازمان ثبت احوال كشور در اجراي وظايف قانوني همكاري نمايند. تبصره 2- نحوه استفاده از خدمات افراد و سازمانها و ارگانها و نهادها به موجب آيين نامه اجرائي اين قانون خواهد بود ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 6 – نماينده يا مامور ثبت احوال كسي است كه از طرف سازمان ثبت احوال كشور و يا ادارات تابعه براي ثبت وقايع يا دريافت اعلامات منصوب شده باشد. تبصره 1- اعلام كننده كسي است كه مكلف به اعلام واقعه مي باشد و مي تواند به شخص ديگري رسماً وكالت دهد تا از طرف او واقعه را اعلام نمايد. تبصره 2- گواه از لحاظ اين قانون كسي است كه صحت اظهارات اعلام كننده را گواهي مي كند. ماده 7- سن گواه و اعلام كننده نبايد كمتر از 18 سال تمام باشد. پدر و مادري كه قبل از رسيدن به سن 18 سال تمام ازدواج كرده اند مي توانند ولادت يا وفات فرزند خود را اعلام نمايند. ماده 8 - دفتر ثبت كل وقايع و وفات و شناسنامه و گواهي ولادت و اعلاميه ها و اطلاعيه ها و دفاتر ثبت كل وقايع و نام خانوادگي از اسناد رسمي است و تا زماني كه به موجب تصميم هيئت حل اختلاف با راي دادگاه بر حسب مورد تصحيح يا باطل نشده به قوت خود باقي مي باشد ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 9 – رونوشت يا فتوكپي شناسنامه يا گواهي ولادت مراجعين به ادارات و موسسات دولتي و شهرداري وبخش خصوصي كه براي انجام مراجعات آنها ضرورت دارد مستقيماً توسط آن مراجع تهيه خواهد شد ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 10 – وقايع حياتي هر فرد ( ولادت ، ازدواج ، طلاق ، رجوع . بذل مدت ، وفات ) در دفاتري به شرح زير به ثبت مي رسد. الف – دفتر ثبت كل وقايع – كه در آن بدواً ولادت هر فرد ثبت و وقايع مربوط به ازدواج ، طلاق ، رجوع و بذل مدت و وفات همسر ، ولادت و وفات اولاد ووفات صاحب سند از روي مندرجات اعلاميه ها و مدارك در آن ثبت مي گردد. ب- دفتر ثبت وفات – كه در آن واقعه مربوط به وفات هر فرد به ثبت مي رسد ( اصلاحي 18/10/63 ) . تبصره 1- صفحات دفتر ثبت كل وقايع بايد شماره گذاري شود و با تعين تعداد كل صفحات نخ كشي و سرب و منگنه شده وبه امضاء دادستان يا نماينده او برسد. تبصره 2- دفتر ثبت كل وقايع هر سال پس از انقضاي مدت صدو بيست سال از جريان خارج و به بايگاني راكد منتتقل مي شود . تبصره 3- هرگاه اسناد يا دفاتر از بين برود در صورت وجود سابقه از روي سوابق و در صورت نبودن سابقه با دعوت صاحبان اسناد به وسيله آگهي طبق مدارك موجود در دست آنان پس از رسيدگي دفاتر يا اسناد معدوم تجديد مي گردد. ماده 11- دفتر ثبت كل وقايع و وفات پس از ثبت بايد به امضاء اعلام كننده و گواهان و مامور يا نماينده ثبت احوال برسد و مهر شود و در صورت وجود گواهي ماما يا پزشك نيازي به گواهان نخواه بود. پس از تكميل و امضاء اسناد مزبور تصحيح يا تغيير مندرجات آن منحصراً به موجب مقررات اين قانون خواهد بود ( اصلاحي 18/10/63 ). فصل سوم – ثبت ولادت ماده 12- ولادت هر طفل در ايران اعم از اينكه پدر و مادر طفل ايراني يا خارجي باشند بايد به نماينده يا مامور ثبت احوال اعلام شود و ولادت اطفال ايرانيان مقيم خارج از كشور به مامور كنسولي ايران در محل اقامت و اگر نباشد به نزديكترين مامور كنسولي و يا به سازمان ثبت احوال كشور اعلام مي شود. ماده 13- ولادت واقع در ايران به وسيله نماينده يا مامور ثبت احوال و ولادت واقع در خارج از كشور به وسيله ماموران كنسولي ايران در دفتر ثبت كل وقايع به ثبت مي رسد. در اين دفتر اطلاعات زير قيد مي شود : 1- ساعت ، روز ، ماه ، سال و محل ولادت استان ، شهرستان ، بخش ، دهستان ( روستا / شهر ) و تاريخ ثبت آن. 2- نام ونام خانوادگي صاحب سند و جنس. 3- نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه يا شماره پروانه اقامت و يا گذرنامه و محل صدور شناسنامه يا پروانه اقامت و يا گذرنامه و محل اقامت پدر و مادر. 4- نام ونام خانوادگي و محل اقامت و شماره شناسنامه و محل شناسنامه و نسبت اعلام كننده در صورتي كه غير از پدر و مادر صاحب سند باشد. 5-نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه و محل اقامت گواهان. 6- نام ونام خانوادگي و امضاء نماينده يا مامور و مهر ثبت احوال. 7- شماره و سري برگ مخصوص دفتر ثبت كل وقايع. 8- محل مخصوص ثبت و شماره كلاسمان آثار انگشتان صاحب سند. 9-محل مخصوص ثبت خلاصه اطلاعات راجع به ازدواج ، طلاق و يا وفات همسر. 10- محل مخصوص ثبت شماره مسلسل و سري شناسنامه هاي صادره. 11- محل مخصوص ثبت خلاصه اطلاعات راجع به اولاد. 12- محل مخصوص ثبت وفات. 13- محل توضيحات. تبصره – پس از ثبت ولادت اگر طفل ايراني باشد شناسنامه صادر و تسليم مي گردد و اعلاميه براي ثبت واقعه در دفتر ثبت كل وقايع صفحه مخصوص پدر و مادر به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه آنان فرستاده مي شود و در صورتي كه طفل خارجي باشد گواهي صادر و تسليم مي گردد ( اصلاحي 18/10/63 ) . ماده 14- براي هر فرد شماره شناسنامه كه مخصوص به او خواهد بود تعيين مي گردد و شماره شناسنامه هر شخص و كليه مدارك مربوط به ثبت احوال او بايد قيد گردد ( اصلاحي 18/10/63 ) . ماده 15 – ثبت ولادت بايد مستند به تصديق پزشك يا ماماي رسمي با موسسه اي كه طفل در آن جا متولد گرديده است باشد ، در غير اين صورت واقعه به تصديق دو نفر گواه ثبت مي شود. تبصره – مهلت اعلام ولادت پانزده روز از تاريخ ولادت طفل است. روز ولادت و تعطيل رسمي بعد از آخرين روز مهلت به حساب نمي آيد و در صورتي كه ولادت در اثناي سفر زميني يا هوائي يا دريائي رخ دهد مهلت اعلام آن از تاريخ رسيدن به مقصد محسوب مي شود. ماده 16- اعلام و امضاء دفتر ثبت كل وقايع به ترتيب به عهده اشخاص زير خواهد بود 1- پدر يا جد پدري 2- مادر در صورت غيبت پدر و در اولين موقعي كه قادر به انجام اين وظيفه باشد . 3- وصي يا قيم يا امين 4- اشخاصي كه قانوناً عهده دار نگهداري طفل باشد 5- متصدي يا نماينده موسسه اي كه طفل به آنجا سپرده شده است. 6- صاحب واقعه كه سن او از 18 سال تمام به بالا باشد ( اصلاحي18/10/63 ). تبصره – در صورتي كه ازدواج پدر و مادر طفل به ثبت نرسيده باشد اعلام ولادت و امضاء اسناد متفقاً به عهده پدر و مادر خواهد بود و هرگاه اتفاق پدر ومادر در اعلام ولادت ميسر نباشد سند طفل با اعلام يكي از ابوين كه مراجعه مي كند با قيد نام كوچك طرف غائب تنظيم خواهد شد. اگر مادر اعلام كننده باشد نام خانوادگي مادر به طفل داده مي شود. ماده 17- هرگاه ابوين طفل معلوم نباشند سند با نام خانوادگي آزاد و نامهاي فرضي در محل اسامي ابوين تنظيم مي گردد. تصحيح اسامي فرضي يا تكميل مشخصات ناقص به موجب اقرارنامه موضوع ماده 1273 قانون مدني يا حكم دادگاه يا مدارك حصر وراثت به عمل خواهد آمد و نام خانوادگي طبق احكام مربوط به نام خانوادگي اصلاح خواهد شد. موضوع فرضي بودن اسامي پدر ومادر در شناسنامه منعكس نخواهد شد. ماده 18 – نماينده يا مامور ثبت احوال ولادت طفل فاقد ولي را ثبت و مراتب را براي اقدام قانوني به دادستان اطلاع خواهد داد. تبصره – در صورتي كه طفل در مكاني متولد شود كه خروج از آن ممنوع يا محتاج به اجازه مخصوص باشد نظير ندامتگاه ، كانون اصلاح تربيت و غيره ، متصديان اين سازمان ها مكلف به اطلاع واقعه و ايجاد تسهيلات لازم براي انجام وظايف صاحب واقعه مي باشند. ماده 19- ماما يا پزشكي كه در حين ولادت حضور و در زايمان دخالت داشته مكلف به صدور گواهي ولادت و ارسال يك نسخه از آن به ثبت احوال محل در مهلت اعلام مي باشد. ماده 20- انتخاب نام با اعلام كننده است ، براي نامگذاري يك نام ساده يا مركب ( حسين ، محمد مهدي و مانند آن ) كه عرفاً يك نام محسوب مي شود انتخاب خواهد شد ( اصلاحي 18/10/63 با الحاق 6 تبصره ). تبصره 1- انتخاب نامهائي كه موجب هتك حيثيت مقدسات اسلامي مي گردد و همچنين انتخاب عناوين و القاب و نامهاي زننده و مستهجن يا نامناسب با جنس ممنوع است. تبصره 2- تشخيص نامهاي ممنوع با شوراي عالي ثبت احوال مي باشد و اين شورا نمونه هاي آن را تعيين و به سازمان اعلام مي كند. تبصره 3- انتخاب نام در مورد اقليتهاي ديني شناخته شده در قانون اساسي تابع زبان و فرهنگ ديني آنان است. تبصره 4 – در اسناد سجلي اقليتهاي ديني شناخته شده در قانون اساسي نوع دين آنان قيد مي شود. تبصره 5 – ذكر سيادت در اسناد سجلي ساداتي كه سيادت آنان در اسناد سجلي پدر و يا جد پدري مندرج باشد و يا سيادت آنان با دلائل شرعي ثابت گردد الزامي است مگر كسانيكه خود را سيد ندانند و يا عدم سيادت آنان شرعاً احراز شود . تبصره 6 – مراتب تشرف پيروان اديان ديگر به دين مبين اسلام همراه با تغييرات مربوط به نام ونام خانوادگي آنان در اسناد سجلي ثبت شود. ماده 21- هرگاه از وضع حمل بيش از يك طفل متولد شود براي هريك دفتر ثبت كل وقايع جداگانه به ترتيب تولد و با ذكر ساعت ولادت تنظيم خواهد شد ( اصلاحي 18/10/63 ) . فصل چهارم – ثبت وفات ماده 22- وفات هركس اعم از ايراني يا خارجي و همچنين ولادت طفلي كه مرده به دنيا آمده يا بلافاصله پس از ولادت بميرد بايد به مامور يا نماينده ثبت احوال اعلام شود. وفات ايرانيان در خارج از كشور به ماموران كنسولي محل اقامت يا به نزديكترين ماموران كنسولي ايران يا به سازمان ثبت احوال كشور اعلام مي شود وفات ايرانيان و خارجيان ساكن كشور را ماموران و نمايندگان ثبت احوال و وفات ايرانيان در خارج از كشور را بر حسب محل اعلام ماموران كنسولي ايران يا ماموران و يا نمايندگان ثبت احوال ثبت مي كنند . وفات بايد در سند ثبت وفات و همچنين در دفتر ثبت كل وقايع در صفحات مربوط به در گذشته و پدر و مادر او و شناسنامه متوفي ثبت و امضاء و مهر گردد. وفات خارجيان پس از ثبت به شهرباني محل اعلام مي شود و يك نسخه گواهي به سازمان ثبت احوال كشور فرستاده خواهد شد كه به وزارت امور خارجه ارسال گردد ( اصلاحي 18/10/63 ). تبصره – گواهي وفات به هر شخصي كه درخواست كند تسليم مي گردد. ماده 23- در سند ثبت وفات بايد اطلاعات زير قيد گردد : 1-محل ، روز ، ماه و سال وفات و تاريخ ثبت. 2- نام ونام خانوادگي و جنس و تاريخ تولد و شغل و شماره شناسنامه يا پروانه اقامت و تاريخ و محل صدور شناسنامه يا پروانه اقامت در گذشته. 3- علت فوت در صورتي كه مشخص باشد. 4- نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه پدر و مادر در گذشته. 5- نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه و محل اقامت و سمت اعلام كننده. 6- نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه و محل اقامت و شغل گواهان. 7- نام ونام خانوادگي و امضاء نماينده يا مامور ثبت احوال و اثر مهر. 8-شماره و سري برگ مخصوص ثبت وفات. 9- محل توضيحات ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 24- واقعه وفات بايد طبق تصديق پزشك و در صورت نبودن پزشك با حضور دو نفر گواه ثبت گردد. در مورد طفلي كه مرده به دنيا آمده يا بلافاصله پس از تولد بميرد در صورت وجود پزشك در محل تصديق پزشك ضروري است و در صورت نبودن پزشك گواهي دو نفر كافي است. پزشكي كه وقوع وفات به او اطلاع داده مي شود در هر مورد مكلف به معاينه جسد و صدور تصديق يا اظهار نظر مي باشد و در صورت امكان تشخيص علت وفات بايد تصديق شود و به هر حال يك نسخه از تصديق يا اظهار نظر خود را بايد به ثبت احوال محل در مهلت مقرر ارسال نمايد ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 25 – مهلت اعلام وفات ده روز از تاريخ وقوع يا وقوف بر آن است. روز وفات و تعطيل رسمي بعد از آخرين روز مهلت به حساب نمي آيد و در صورتي كه وفات در اثناء سفر رخ دهد مهلت اعلام آن از تاريخ رسيدن به مقصد احتساب خواهد شد ( اصلاحي 18/10/63 ). تبصره – ترتيب ثبت وقايع ولادت و وفات كه پس از انقضا مهلت مقرر اعلام شود در آيين نامه اجرائي اين قانون تعيين خواهد شد. ماده 26- اعلام وفات و امضاء سند ثبت وفات به ترتيب به عهده يكي از اشخاص زير است : 1- نزديك ترين خويشاوند متوفي كه در موقع وفات حاضر بوده است. 2- متصدي يا صاحب مكاني كه وفات در آن رخ داده است يا نماينده او. 3- هر شخصي كه در موقع وفات حاضر بوده است. 4- ماموران انتظامي يا كدخدا. تبصره – متصديان گورستان يا دفن مكلف به اطلاع وفات به ثبت احوال هستند ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 27 – در صورتي كه وفات يا ولادت طي نامه رسمي از طرف ماموران انتظامي يا قضائي و يا ساير مقامات اعلام شود شماره و تاريخ اعلام نامه در سند درج و به منزله امضاء سند خواهد بود. ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 28 – در موارد زير اعلام وفات به عهده مقامات زير است : 1- در صورتي كه وفات در اثر بروز سوانح از قبيل زلزله ، سيل ، طوفان و آتش سوزي شود مقامات انتظامي يا گروههاي امدادي حاضر در محل مكلفند واقعه وفات را ضمن ارسال صورت حاوي نام ونام خانوادگي و حتي المقدور شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه و سن متوفي اعلام نمايند. 2- وفات نظامياني كه در زمان صلح در سربازخانه و يا ضمن مانورهاي نظامي يا در زمان جنگ واقع مي شود وسيله فرمانده قسمت با تعيين نام ونام خانوادگي و شماره شناسنامه ومحل صدور شناسنامه اعلام مي گردد ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 29 – در مواردي كه مشخصات متوفي معلوم نشود يا به بعضي از اطلاعاتي كه بايد در سند قيد شود دسترسي نباشد در سند وفات به جاي مشخصات عبارت (نامعلوم ) نوشته مي شود تكميل مشخصات نامعلوم با هيئت حل اختلاف خواهد بود ( اصلاحي 18/10/63 ). ماده 30- مدرك ثبت وفات فرضي غائب مفقود الاثر حكم قطعي دادگاه است مديران دفاتر دادگاههايي كه حكم قطعي وفات فرضي غائب مفقود الاثر از آن دادگاه صادر شده مكلفند يك نسخه از راي صادره را طي نامه رسمي به ثبت احوال محل ارسال دارند ( اصلاحي 18/10/63 ). فصل پنجم – ازدواج و طلاق ماده 31- دارندگان دفاتر رسمي ازدواج وطلاق مكلفند وقايع ازدواج وطلاق و رجوع را كه در دفاتر مربوط ثبت مي كنند در شناسنامه زوجين نيز درج و امضاء و مهر نمايند وحداكثر هر پانزده روز يكبار وقايع ازدواج و طلاق و رجوعي را كه در دفاتر به ثبت مي رسد روي نمونه هاي مربوط تهيه و به ثبت احوال محل تحويل و رسيد دريافت دارند. ازدواج وطلاق و رجوع ايرانيان در خارج از كشور بايد به وسيله كنسولگريهاي مربوط در دفاتري كه از طرف ثبت احوال تهيه مي شود ثبت و حداكثر هريك ماه يكبار وقايع ازدواج و طلاق رجوعي را كه در دفاتر به ثبت مي رسد روي نمونه هاي مخصوص تهيه و از طريق وزارت امور خارجه به سازمان ثبت احوال كشور فرستاده شود. ماده 32- طلاق ، رجوع و بذل مدت كه در دفتر رسمي طلاق به ثبت نرسيده باشد با ارائه اقرارنامه رسمي در اسناد ثبت احوال طرفين ثبت خواهد شد. ازدواجهائيكه در دفاتر رسمي ازدواج به ثبت نرسيده باشد در صورت وجود شرايط زير در اسناد سجلي زن و شوهر ثبت خواهد شد. 1- ارائه اقرارنامه رسمي مبني بر وجود رابطه زوجيت بين متقاضيان ثبت واقعه ازدواج. 2- در موقع تنظيم اقرارنامه سن ازدواج از بيست سال تمام و سن زوجه از هيجده سال تمام كمتر نباشد. 3- گواهي ادارات ثبت احوال محل صدور شناسنامه هاي زوجين به اينكه در تاريخ اعلام واقعه طرفين در قيد ازدواج ديگري نمي باشد. تبصره – نمايندگان ثبت احوال مكلفند پس از ثبت واقعه رونوشت اقرارنامه را به دادسراي محل ارسال نمايند. ماده 33- كل وقايع ازدواج و طلاق يا وفات زوج يا زوجه و رجوع و بذل مدت و فسخ نكاح بايد در دفاتر ثبت كل وقايع ثبت شود ولي در شناسنامه به شرح زير انعكاس خواهد يافت. در المثناي شناسنامه زن يا مرد آخرين نكاح و طلاق يا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات آن تعداد ازدواج كه به قوت خود باقي است منعكس خواهد شد. ازدواج و طلاق غير مدخوله در المثناي شناسنامه درج نخواهد شد. ماده 34- افشاي اطلاعات مذكور در دفاتر ثبت كل وقايع و اسناد سجلي جز براي صاحب سند و مقامات قضائي و دولتي ذي صلاح ممنوع است.
|